به گزارش جهان به نقل از ایسنا، در اوضاع آشفته ورزش کشور کسب افتخارات پیاپی تیم ملی والیبال موجب شد تا بسیاری از نگاهها به ریاست این فدراسیون معطوف شود. تا جایی که رئیس فدراسیون والیبال ایران، در طول یکی دو سال اخیر همواره در نظرسنجیها و مراسم رسمی و محافل خصوصی به عنوان یکی از موفقترین مدیران ورزشی ایران شناخته شد. بعد از سکانداری دولت تدبیر و امید از محمدرضا داورزنی به عنوان یکی از کاندیدای وزارت ورزش و جوانان و پس از آن دبیر کلی کمیته ملی المپیک یاد شد. اما به قول داورزنی بداخلاقیهایی روی داد تا داورزنی همچنان بر مسند ریاست فدراسیون والیبال باقی بماند.به بهانه قرعهکشی مسابقات جهانی لهستان با دعوت از محمدرضا داورزنی رییس فدراسیون والیبال به گفت و گو با وی نشست و دیدگاه او را در مورد والیبال، حاشیههای مدیریت ورزش، رویکرد کلان ورزشی و همچنین رسانه جویا شد.مشروح این گفت و گو را درپی میخوانید:*شما به تازگی سفری به لهستان داشتید و در قرعه کشی مسابقات قهرمانی جهان شرکت کردید، گروهبندی این مسابقات را چگونه میبینید؟خیلیها بر این باور هستند که گروهی که ایران در آن قرار گرفته دشوارتر از سایر گروههاست. ما برای قهرمانی جهان اصلاً به بردهای قبلی خود فکر نمیکنیم. ما قبلا به غیر از روسیه و برزیل همه تیمها را بردهایم اما حالا باید با ایتالیایی بازی کنیم که کولهباری از افتخارات را دارد و انگیزه زیادی برای جبران شکست برابر ایران دارد. حالا بازی با این تیم آسان نیست. زیاد فرقی نمیکرد در کدام گروه قرار بگیریم. شرایط همه تیمها همین طور است. برای مثال لهستان هم حریف آسانی نیست. میزبان است و قهرمان لیگ جهانی بوده است. با وجود این معتقدیم که نباید به پیروزیهای قبلی بنازیم و نباید ناامید از پیروزیهای بعدی باشیم. اگرچه سطح انتظارات از والیبال ایران بسیار بالا رفته است اما نباید فراموش کنیم که مسابقات جهانی هم میدان بسیار بزرگی است. ما امیدوار هستیم که در بین هشت تیم برتر این مسابقات قرار بگیریم و والیبالیستهای ایران بتوانند شایستگیهای خود را بار دیگر ثابت کنند.*آیا دعوت فدراسیون والیبال آمریکا را برای برگزاری بازیهای دوستانه در این کشور میپذیرید؟باید در این مورد تصمیمگیری کنیم. اتفاقاً رئیس فدراسیون والیبال آمریکا هم از من خواست زودتر به این دعوت پاسخ دهیم. ولاسکو با برگزاری دیدار دوستانه مقابل آمریکا موافق است. اما باید شرایط برگزاری این دیدار را بررسی کنیم و طی هفته آینده بعد از جمع بندی به این دعوت پاسخ دهیم.* در طول سه دهه مدیریت ورزش از چه اتفاقی بیش از همه خوشحال شدید؟در رشته والیبال نمیتوانم بگویم که اتفاقها بر اساس تصادف روی داده است. نمیتوانیم بگوییم فلان اتفاق نقطه عطفی برای ورزش ایران است. طبیعی است وقتی میخواهید قلهای را فتح کنید، باید از پستی و بلندیهای آن بگذریم تا به قله برسیم. در ورزش هم در مسیر رشد و افتخار گاهی شیبهایی را باید پشت سر بگذاریم. در والیبال به هر کدام از اهداف خود که رسیدیم براستی اتفاق میمونی بود. ما قهرمان آسیا شدیم. وارد لیگ جهانی شدیم. جزو هشت تیم برتر لیگ جهانی هم قرار گرفتیم. جزو آرزوهای قدیمی ما بود که در این سطح قرار بگیریم که بالاتر از خیلی از قدرتهای دنیا باشیم. پیروزی بر خیلی از تیمها اتفاقهای خوب ورزش بود. حضور ما در لیگ جهانی انرژی خوبی به مردم میدهد و این اتفاق خوبی برای ماست. ما برای قهرمانی جهان اصلاً به بردهای خود فکر نمیکنیم. ما به جز روسیه و برزیل همه تیمها را بردیم.*پس بیشتر از موفقیتهای والیبال خوشحال شدید؟در ۳۲ سال نمیتوانم بگویم کدام اتفاق بهتر بود. ایام دهه فجر است. همه ما بچههای انقلاب هستیم. ۱۹ سال داشتم که انقلاب شد و با نفس امام(ره) احیا شدیم. ۲۲ سال داشتیم که جنگ شروع شد. اتفاقهای تلخ و شیرین زیادی را پشت سر گذاشتیم. استقلال کشور و پیروزی بر دشمنان اتفاقهای خوبی بود که برای ما اتفاق افتاد. من در مدیریتهای مختلف بودم. مدیریت استانی انجام دادم. در هر مقطعی شرایط خاصی داشتیم. اینکه در مسیر موفقیتها بخواهیم اتفاقهای میمون را بشماریم شاید باید به قهرمانی در آسیا اشاره کنم. راهیابی به لیگ جهانی و قرار گرفتن در بین هشت تیم برتر لیگ جهانی از دیگر اتفاقهای میمون بود.داورزنی در ایسنا*اگر بخواهید به تلخترین رویداد مدیریت ورزشی خود اشاره کنید، چه خاطرهای را برای ما تعریف خواهید کرد؟در سال ۲۰۱۰ باید قهرمان بازیهای آسیایی گوانگجو میشدیم. اتفاقی بود که باید روی میداد اما به لحاظ مسائل حاشیهای نتیجه فینال را واگذار کردیم. این اتفاقها از آن دستهای است که تلخی آن سالها در ذهن ما میماند.*محمدرضا داورزنی از کجا شروع کرد؟زمانی که جنگ شروع شد خیلیها مثل من کار و تحصیل را رها کردند و به جبهه رفتند. وظیفه خودم میدانستم که در جنگ باشم. از ۱۰ سالگی کار میکردم. زمان جنگ و بعد از انقلاب فرهنگی به عنوان یک وظیفه به سپاه پیوستم. سپاه نهادی بود که مستقیماً درگیر جنگ بود و در دفاع از کشور حرف اول را میزد. جوانهای زیادی مثل من آمدند و به سپاه پیوستند. من هیچگاه به سپاه به عنوان شغل نگاه نکردم. روز اول فکر میکردم بعد از شش ماه جنگ تمام میشود و به سر کار و زندگی خود بر میگردم. جنگ پیروز شد و ما در طول مدت جنگ احساس وظیفه میکردیم که در خدمت باشیم. بعد از قطعنامه برگشتیم به دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و سپاه هم به ارگان نظامی سازمان یافته تبدیل شد. در همان مقطع صحبتی با فرمانده سپاه داشتم و احساس میکردم که در عرصه فرهنگی و جنگ نرم باید زمان بیشتری صرف کنم. حضور من در تربیتبدنی یک ضرورت بود. بعد از جنگ دوران سازندگی بود و کشور نیاز داشت در جهت توسعه گامهای جدی بردارد. از سپاه مأمور در سازمان تربیتبدنی شدم. بعد از ۱۰ سال مأموریت حکم من به تربیتبدنی انتقال پیدا کرد. واقعیت این است که دوست داشتم زمان مرگم به عنوان یک پاسدار از دنیا بروم. خب مسائلی پیش آمد که باید انتخاب میکردم. پرونده ما از لحاظ اداری به تربیت بدنی انتقال یافت. از همان زمان تاکنون به ورزش به عنوان کار فرهنگی نگاه میکنم. اصلاً به این کار به عنوان شغل نگاه نکردم. بعد از ۳۰ سال کار، بازنشستگی بر اساس سلسله مراتب داده میشود. اکثر رئیس فدراسیونها با پست کارشناسی میآیند و با همین پست میروند. پس برای ما این کار ارزش استخدامی ندارد. نگاه ما به موضوع نگاه شاغلی در سیستم دولتی نیست. بالاخره وقتی مدیر کل استان بودم و در تربیت بدنی مسئولیتهای مختلف داشتم به شغلم به عنوان جایگاهی که بتوانیم اثرگذار باشم نگاه میکردم. استادیوم ثامن الائمه مشهد از جمله پروژههای است که انجام دادم. یادی کنیم از دکتر حبیبی (معاون اول وقت رئیس جمهور). زمانی که او را آوردیم استادیوم را کلنگ بزند آنجا بیابان بزرگی بود. در کرمانشاه و گیلان غرب و سرپل ذهاب و قصر شیرین و سقز و ... در ساخت و تجهیز پروژههای ورزشی اثرگذار بودهام. از قاسم آباد و بیرجند و دهبندان نزدیک ۲۷۰ پروژه ورزشی را ساختم. احساس میکنم که قدمهای کوچکی را توانستم بردارم. واقعاً این کارها در برابر ایثارگریهای دوستان چیزی نیست. شهدای ما که جان خود را از دست دادند گامهای بزرگی انجام دادند. دعا میکنم که این فعالیتها مورد رضای خدا قرار بگیرد. نگاه ما به موضوعات فرهنگی است. کار کردن در ورزش کشور میدانی برای کار در جنگ نرم است. الان در جنگ فرهنگی کار سخت است.*در حال حاضر در قبال ورزش کشور چه تکلیفی دارید و به کجا میخواهید برسید؟احساس ما این است که مکلف به انجام وظیفه هستیم. مکلف به گرفتن نتیجه نیستیم. ما در سطح کشور وظیفهای داریم. ما میگوییم که هزاران نفر شهید شدند که عزت و افتخار به کشور دهند. باعث سربلندی کشور شوند. نباید در عرصههای دیگر به گونهای عمل کنیم که احساس یأس و نومیدی در کشور ایجاد شود. گاهی بر اثر عملکرد بد ما این اتفاقها رقم میخورد. ما با والیبال به مردم و مسئولان توانمندی خود را ثابت کردیم. ما اگر ۱۰ سال قبل با هم صحبت میکردیم خیلی از موفقیتهای امروز باورنکردنی بودند. شاید ۱۰ سال قبل ورزشکاران ایران در برابر خارجیها دچار خود کمبینی میشدند. اتفاقی که در والیبال افتاد و دیدها را تغییر داد. وقتی در نانو تکنولوژی و علوم پایه ارتقا پیدا میکنیم، چرا نتوانیم در ورزش موفق باشیم؟ روزی که هدفگذاری کردیم بر این باور بودیم که بازیکنان ایرانی میتوانند. موفقیتهای والیبال در دولت هم اثر مثبت گذاشت. رئیس جمهور قبلی خطاب به وزرا در کابینه گفت نگویید نمیشود. ببینید یک روزی والیبال ایران نمیتوانست کره، ژاپن و ایتالیا را شکست دهد اما حالا موفق شد. رئیس جمهور وقت میگفت اگر پنج سال قبل میخواستیم فلان تیمها را شکست دهیم همه میگفتند نمیشود. یکی از اقدامهای خوب والیبال ایران این بود که توانمندی ایرانیان را ثابت کرد. ما میگوییم در کشور توانمندیهای زیادی وجود دارد. باید توانمندیها را از قوه به فعل تبدیل کرد. باید باور داشته باشیم که ما هیچ چیزی از دنیا کم نداریم. اتفاقی افتاد و والیبال ایران در لیگ جهانی درخشید. این موضوع کوچکی نیست. ۱۰ سال قبل کارشناسترین آدمها تصور این موفقیتها را نمیکردند. ولی این باور را داشتیم که اگر در عرصههای مختلف این اراده و خواست وجود داشته باشد میتوانیم موفق شویم.داورزنی در ایسنا*آیا ابزار کافی برای موفقیت فدراسیون والیبال در اختیار شما قرار داشت؟همواره بین نیازهای شما و آن چه موجود است فاصله وجود دارد. در والیبال ثابت کردیم که بر اساس اعمال مدیریت علمی درست میتوانیم به موفقیت برسیم. ما هم یکی از ۵۰ فدراسیون کشور بودیم. همیشه کمبودها ما را اذیت میکرد. برخی رشتهها یبشتر از ما پول میگرفتند. از ظرفیتهای مختلف کشور استفاده کردیم. علمای اقتصاد هم مطرح میکنند که کشوری که یک درصد مساحت و جمعیت و ۱۵ درصد منابع طبیعی جهان را دارد نمیتواند بگوید که فقیر است. نمیتوانیم بگوییم فقیر هستیم و نمیتوانیم. ما میگوییم اگر در این کشور مدیریت صحیح اعمال شود ثابت شده است که نتیجه میگیریم. ما روزی که والیبال را شروع کردیم بیش از ۹۵ درصد وابسته به دولت بودیم. این باور را داشتیم که باید تا آنجایی که میتوانیم تلاش کنیم از همه ظرفیتها و منابع مختلف استفاده کنیم. بدانیم که این نوسانات در منابع دولت موجب میشود که در برنامهها دچار مشکل میشویم. تلاش فدراسیون والیبال این بود که از منابع دولت حداقل استفاده را ببریم تا نوسانات اقتصادی دولت کمترین اثر را روی والیبال بگذارد. حالا کمتر از ۳۰ درصد به منابع دولتی وابسته هستیم. سایر فدراسیونها هم که این قابلیتها و ظریفتها را دارند میتوانند در سبد اقتصادی حضور داشته باشند. طبیعی است که در این حوزه میتوان به عنوان یک الگو اشاره کرد. برخی فدراسیونها بعد از تغییر و تحول و رفت و آمد یک رئیس چند میلیارد بدهی دارند. اگر من امروز از والیبال بروم، بعدی که بیاید پولی هم در حساب فدراسیون میگذارم.*در پنج ماه گذشته خیلیها باور داشتند که تکلیف شماست که در عرصههای کلانتر مدیریت ورزش حضور داشته باشید، اما چرا امروز شاهد حضور شما در سطوح بالاتر مدیریت ورزش کشور نیستیم؟!بلی، من در کارگروه بعد از انتخاب ریاست جمهوری بودم. جزو پنج نفر کاندیدای وزارت ورزش و جوانان بودم. این به این معنی نبود که این پنج نفر مشتاق وزارت بودند. خیل عظیمی از دوستانی که در ورزش کار کرده بودند برای تصدی وزارت مطرح شدند. اتفاقی که افتاد به جریانهای سیاسی کشور و نوع نگاه دوستان برمیگردد. من از مدیران اجرایی و عملیاتی در ورزش کشور بودم. از مدیران حرفهای در ورزش بودم که در هیچ عرصهای وارد جریانهای سیاسی نشدم. الان هم نمیخواهم کار سیاسی کنم. بعدها بداخلاقیهایی صورت گرفت و دروغهایی مطرح کردند. مسائلی مطرح شد که دور از اخلاق بود. من نمیدانم که چرا و به چه علت این موارد عنوان میشود. نمیدانم چرا و به چه علت این بداخلاقیها صورت گرفت. تاکنون دنبال این نبودم که پُستی بگیرم. از من خواستند که در سمنان و خراسان و کرمانشاه کار کنم. هیچگاه اصراری نداشتم. غفوریفرد و هاشمیطبا و علیآبادی هستند. خودشان خواستند بروم، من هم قبول مسئولیت میکردم. به هر حال دوست خوب ما دکتر گودرزی وزیر ورزش شد. او گفت که والیبال اهمیت زیادی دارد اما اگر شرایط فراهم شود در عرصههای دیگر فعالیت کنم. قصد من این بود که در هیات اجرایی ثبت نام کنم. قرار بود برخی دوستان برای ریاست و دبیر کلی کمیته ملی المپیک بیایند اما نیامدند. من برای دبیر کلی و ریاست کمیته ثبت نام کردم. باز هم این وسط بداخلاقیهایی صورت گرفت. حرفهایی که بیربط بود. حرفهایی مطرح شد که دور از اخلاق بود. برای خود من هم علامت سوال بود که این حرفها از کجا نشأت میگیرد.*آیا این بداخلاقیها تعمدی بود؟!قطعاً همینطور است. در این ۳۲ سال جز برای کشور برای آدمها کار نکردم. افتخار میکنم که برای مردم و کشورم کار میکنم. این مسائل را به خدا واگذار میکنم. اعتقاد دارم که هر چه خیر است پیش آید. من هم سفت و سخت کارم را دنبال میکنم. فکر میکنم دوستان شایستگی خدمت به کشور را دارند. آنچه که ما را اذیت میکند بداخلاقیهایی است که صورت گرفته است. چرا یک رسانه و یک خبرگزاری یک دروغ را جعل میکند. آن هم یک مرجع برای بخشهای اطلاع رسانی کشور میشود. سابقه اجرایی و کارنامه من شفاف است. بعد بیایند یک نفر را متهم کنند که وابسته به کدام جریان سیاسی است. وابسته به هیچ جریان سیاسی نبودم. مدیر حرفهای در کشور بودم. من احساس میکنم مدیریت با عزت بهتر است از اینکه که مدیریت با ذلت داشته باشیم. احساس میکنم در این حوزه برخی دوستان کملطفی کردند. شاید این موضوع به مدیریت خودم برگردد. در هیچ مقطعی اهل داد و ستد نبودم. با هیچ رسانه و گروهی زد و بند نداشتم. برخی از دوستان گله میکردند که چرا لابی نکردید. بپرسید که به چند نفر از اعضای کمیته ملی المپیک زنگ زدم. ما اگر قبلاً میجنگیدیم سرباز بودیم. جایی که انتخابی است باید به آراء احترام گذاشت. تشخیص کسانی که رأی میدادند این بود که فرد دیگری کمیته ملی المپیک را در دست بگیرد. در جلسه انتخابات میگفتند ما نگران والیبال هستیم. نظرشان هم برای من قابل احترام بود. احساس میکنم که دیگر نباید به این موضوع فکر کنیم. در آینده ممکن است اتفاقهای دیگری بیافتد. نوع برخوردها خوب نبود. درست نیست فردی را به چیزی متهم کنند که واقعیت ندارد.*نقطه ضعف و قوت ورزش کشور را چه میدانید؟یکی از نقاط ضعفی که در ورزش کشور وجود دارد، نبود یک سیستم جامع و کامل است. وقتی در ورزش کشور دارای یک سیستم کامل نیستیم فدراسیون مجبور میشود که خودش برای کارها سیستمی تدوین کند. ما همه کارها را خودمان باید انجام دهیم. در دنیا هم هر چیز تعریف خاص خودش را دارد. این ضعف وجود دارد که در انجام کارها همه عوامل سر جای خود هستند. از اینجا موادی وارد میشود و از جای دیگر خروجی میآید. عمدتاً سلیقهای برخورد میشود. نگاهها در ورزش جامع نیست. نه تنها در ورزش بلکه در سایر امور کشور هم چنین مسائلی وجود دارد. وزارتخانههای ما هم جزیرهای عمل میکنند. هر کس به منافع سیستم خود فکر میکند و کاری به تبعات تصمیمهایش روی سایر سیستمهای اجتماعی ندارد. این موضوع موجب ایجاد تورم و ... میشود. اینکه ما دارای سیستم کاملی باشیم واقعاً یک آرزوست. مشکلات تامین اجتماعی و درمان و آموزش و .. هم همین است. اما شاید به جز ورزش سایر حوزهها خیلی مانیتور نمیشود. مردم نمیبینند. در بخش ورزش حرفهای ما چه سیستمی داریم. هیچی! سیستم نداریم. شما بگویید تکلیف ورزش حرفهای چیست؟ این ضعف فرهنگ عمومی کشور است. ما اگر نگاه را به ورزش اصلاح کنیم و بدانیم که از ورزش چه میخواهیم کارها راحتتر پیش میرود. یکی از دغدغههای اصلی بهداشت و سلامت جامعه است. فراموش نکنیم که ورزش چه اثری میتواند در این حوزه داشته باشد. سهم پولی که به کل ورزش میدهد یک درصد کل بودجه است.داورزنی در ایسنا*متأسفانه احساس میشود که دید کلان به ورزش کشور بیشتر معطوف به بازی و سرگرمی است و کمتر به ورزش به عنوان صنعتی برای توسعه کشور توجه میشود. نظر شما چیست؟البته همه حوزهها اهمیت دارد. ولی ورزش موضوعی فرابخشی است. موضوعی است که در زندگی و غرور و هویت مردم اثر دارد. اعتقاد دارم مقام معظم رهبری معتقدترین فرد به حوزه فرهنگ و ورزش است. امیدوار هستیم که سایر مسئولان به ویژه مجلس محترم این دیدگاه را داشته باشد. اعتقاد دارم که در دور باطلی افتادیم. از یک سو میخواهیم تصدیگری دولت را کم کنیم و از طرف دیگر همه چیز را میخواهیم در اختیار دولت بگیریم. ورزش مقولهای است که قسمت عمده آن را باید مردم اداره کنند. همه جای دنیا این کار را کردند. نباید بترسیم. اجازه دهیم در حوزه ورزش حرفهای مردم کار خودشان را بکنند. به شکل رسمی میگوییم وزارت ورزش ۱۲۰ میلیارد را بگیر و ۵۰ میلیارد را هزینه کن. بعد هم از آن طرف در ورزش بیش از ۶۰۰ میلیارد از پول دولت در گردش مالی باشگاهها هزینه بدون حسابرسی میشود. ما میگوییم این مجموعه هزار میلیاردی اگر توسط نظام جامعی هزینه شود خروجی خوبی خواهیم داشت. از این هزار میلیارد چقدر قابل حسابرسی است. من به شما میگویم ۱۰۰ میلیارد یا نهایتاً ۱۵۰ میلیارد، باقی این پولها چگونه هزینه میشود؟ برای چه باید پول هزینه کنیم و سه هزار پروژه را هزینه کنیم و بعد ندانیم با این پروژهها چه کنیم. چرا نباید این امکانات را به باشگاه بدهیم و وام بدهیم و نظارت کنیم؟ پروژهها را به بخش خصوصی نمیدهیم خودمان هم ۱۵ سال طول میکشد یک پروژه را تمام کنیم. بعد هم میگوییم امکانات مستهلک شده است. نمیتوانیم از اماکن و منابع نگهداری کنیم. بعد طبق ماده ۸۸ یکساله به مردم اجاره میدهیم. تا کسی بخواهد به خودش بیاید سیستم از بین میرود. مجموعه پولی که دولت طبق ماده ۸۸ گرفته است یازده میلیارد بوده و این کارها ۳۰ میلیارد به ورزش کشور آسیبزده است. اگر سیستم جامع و کاملی بر کشور حاکم باشد نیروهای مسلح و آموزش و پرورش و ... میدانند که چگونه وظایف خود را انجام دهند. نظام جامع باشگاهداری رفت در ورزش بعد از رفت و آمدهای زیاد در نهایت چه خروجی داشت؟ نمیتوان از ورزش استفاده ابزاری کرد. باید نگاه جامع و کاملی داشته باشیم. عناصر به هم وابسته هستند.داورزنی در ایسنا*رویکرد شما نسبت به رسانههای فعال در حوزه ورزش چیست؟انتظار ما از رسانههای فراگیر این است که به موضوعات مختلف علمیتر نگاه کنند و از لمپنیسم فاصله بگیرند. گاهی میبینید که تیتر درشت یک رسانه زرد است. این خیلی برای فرهنگ جمهوری اسلامی خوب نیست. برخی از اتفاقها و بداخلاقیها شاید به ظاهر خیلی مهم نباشد اما اتفاقاً خیلی مهم است. یک مسئول در ورزش و مدیرعامل باشگاه باید ادبیات مناسبی داشته باشد. طبیعی است که اگر از ادبیات غنی کشور فاصله بگیریم فرهنگ عمومی کشور آسیب میبیند. منِ رئیس فدراسیون حق ندارم با هر ادبیاتی در جامعه حرف بزنم. دیدم که بعضی اوقات مسئولان میخواهند سبک و سیاق کوچه بازاری حرف بزنند و توجیه میکنند که مردمی هستیم. این مدل از پوپولیسم به ورزش آسیب میزند. ارائه یک تحلیل مناسب و علمی درست در جهت ارتقای سطح فرهنگی کشور خیلی مهم است. مجموعه حرفهای ماست که فرهنگ عمومی جامعه را میسازد. نشان دادن بعضی صحنهها در تلویزیون خیانت به فرهنگ عمومی کشور است. بی ادبی و پرخاشگری و استفاده از ادبیات ناشایست و ناصحیح بین بازیکن و داور و این نوع رفتار و جدی و جنگاور بودن یک بازیکن را نباید با رفتار ناشایست مخلوط بدانیم. نباید بدرفتاری را به نام تعصب در جامعه جا بیاندازیم. ما نمیتوانیم خودمان هر رفتاری را انجام دهیم و خودمان هم انتظار رفتارهای ایدهآل در جامعه داشته باشیم. نمیتوانیم از ادبیات بدی استفاده کنیم و بعد بپرسیم چرا فلانی فحاشی میکند! خیلی از کُرکُریها و بحثهایی که بین سرخ و آبی وجود دارد مناسب است. اما چنین مسائلی نباید بار فنی و اخلاقی را پایین بیاورد. باید دانش خود را افزایش دهیم اگر فلان مربی و مدیر بسیار دوست داشتنی بود لزوماً نمیتواند مفید باشد مگر اینکه سطح دانش و اخلاق بالایی داشته باشد. نمیدانم چرا همه فقط دنبال نتیجه هستند. در ورزش همیشه یکی برنده است. در والیبال مساوی نداریم. نباید از هر ابزاری استفاده کنیم و اطلاعات غلط به مردم دهیم. خود من به عنوان کسی که ۳۲ سال است در ورزش کار میکنم خیلی به این فضای واقعی ورزش و اخبار پشت پرده آشنا هستم. انتظار ما از رسانههای فراگیر این است که به موضوعات مختلف علمیتر نگاه کنند و از لمپنیسم فاصله بگیرند. |
↧
داورزنی: در دور باطل افتادیم!
↧