به گزارش جهان، وطن امروز نوشت: امکانات ضعیف ورزشگاهها و عدم دسترسی به آسانسور برای استقرار خبرنگاران در طبقههای فوقانی، مشکلات رفت و آمد به ورزشگاه و بسته شدن راهها به دلیل ترافیک زیاد و همچنین آماده نبودن بخشی از ورزشگاههای شهرهایی مانند بلوهوریزنته، کوریتیبا و سالوادور نشانهای از عدم آمادگی این کشور برای برگزاری این تورنمنت بود. حتی از لحاظ اقتصادی نیز باید بیان کرد مشکلاتی از قبیل داد و ستد با پول رایج این کشور در روزهای ابتدایی برای توریستها مشکلات فراوانی را ایجاد کرده بود. شاید برزیل اولین کشوری باشد که در طول برگزاری رقابتهای جامجهانی از پذیرفتن پول بینالمللی سر باز میزند!کاسبی فیفافیفا چند سالی است تبدیل به بنگاه اقتصادی شده و بیشتر فعالیتهایش را بر مبنای مسائل اقتصادی گذاشته. به طور مثال شرکتهای مخابراتی «اوی» و «تیم» و چند شرکت دیگر خدماتشان در ضعیفترین حد ممکن بود. نکته قابل توجه درباره کارتهای تلفن این بود که اکثر کارتهای به فروش رسیده بعد از پانچ شدن هیچ اعتباری نداشت و اکثر سیمکارتها با مشکلات عدیدهای روبهرو بود. عدم وصل شدن شبکه و خالی شدن اعتبارها بعد از مدت کوتاهی تنها نشان از کاسبی فیفا از طریق شبکه مخابراتی داشت.دلالها در نزدیکی تیم ملییکی از بزرگترین مشکلاتی که سبب شد آرامش تیم ملی تا حدودی سلب شود حضور عدهای دلال در نزدیکی اردوی تیم ملی بود. نمیتوان این گروه را با گروه خبرنگاران یکی کرد ولی متاسفانه چند تن از سوءاستفادهکنندگان تنها به دنبال منافع شخصی بودند و با مطرح کردن بحث پاداش بازیکنان در محافل خبری تقریبا آرامش را از تیم ربوده بودند. بحثهای مربوط به اینکه چرا در همان بازیهای ابتدایی جام پاداش مورد نظر برای بازیکنان کم است یا اینکه هنوز بازیکنان هیچ پاداشی دریافت نکردهاند از بزرگترین معضلاتی بود که گریبان تیم را گرفته بود. البته اصلیترین ماموریت این دلالصفتان پیدا کردن باشگاه برای بازیکنانی بود که در جامجهانی میدرخشیدند. نمونه بارز این بازیکنان علیرضا حقیقی بود که حتی در میکس زون نیز از گزند آنها دور نماند. مطرح کردن مسائل مالی از سوی عدهای منفعتطلب دلیلی نداشت جز پر کردن جیب از طریق فوتبال! خیلیها اعتقاد داشتند عدم صعود تیم ملی پشت پردهای دارد ولی اینگونه نبود چون قدرت فوتبال ما بیش از این نبود، بماند که اگر بازیکنان و دوستان دور و برشان بیش از آنکه به فکر پاداش باشند به بوسنی فکر کرده و آن را دستکم نمیگرفتند، حالا شرایط ما فرق میکرد.کمیته فرهنگی و فروش بلیتنکتههای تاسفبرانگیز بعضی اوقات آنقدر زیاد میشود که جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمیماند. یکی از اینها کوتاهی کمیته فرهنگی بود، دست آخر هم نفهمیدیم وظایف کمیته فرهنگی در تورنمنتی مثل جامجهانی چیست؟ نکته عذابآور درباره فروش بلیت بازیها به قیمت ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار بین ایرانیهایی بود که بلیت بازی نداشتند. واقعا چه کسی باید پاسخگو باشد؟ اگر مدرکی در این باره به شکل مستند باشد کدام مقام مسؤول پاسخگو است؟ این گلایهها و شکایات از سوی بعضی ایرانیهایی که از کشورهای مختلف به برزیل سفر کرده بودند شنیده میشد. البته توزیع پرچم و پیراهن نیز با مسائل و مشکلاتی روبهرو بود که قلم از نوشتنش عاجز است!