به گزارش جهان، نسرین دوستی عضو تیم ملی کاراته و اولین بانوی طلای کاراته ایران در گفتگو با "تابش کوثر" از چگونگي حضور خود در اينچئون و مدال برنزي كه كسب كرد؛ سخن گفت.وي با بیان اینکه از سال ۱۳۷۸ در رشته کاراته شروع به فعالیت کردم و از سال ۱۳۸۵ به ورزش قهرمانی ورود کردم، گفت: بعد از دو سال از ناحیه زانو دچار آسیب دیدیگی شدیدی شدم که دوستانم حل این مشکل را غیر ممکن می دانستند و برای بازگشت به ورزش قهرمانی مجبور شدم ، پایم را عمل جراحی کنم و بعد از عمل باید شش ماه صبر می کردم که به خاطر تجربه کمی که داشتم بعد از اینکه سه ماه از دوره درمانم گذشت تمرینات خیلی سنگینی را شروع کردم که باعث شد دوباره ای سی ال زانوم پاره شود و برای دومین بار در سال ۱۳۸۶ پای راستم را تحت عمل جراحی قرار دهموی افزود: باتجربه ای که از عمل قبلی کسب کردم ، به مدت ۶ ماه صبر کردم تا دوره درمانم سپری شود و برای ورزش قهرمانی به دکترم رجوع کردم تا نظر قطعی ایشان را بدانم که گفتند: عمل جراحی موفقیت آمیز نبوده و باید دوباره پایم را عمل کندآن عشقی که به کاراته داشتم موجب نادیده گرفتن این دردها می شددوستی با بیان اینکه من با شنیدن صحبت های دکتر شوکه شدم و با خودم گفتم یعنی چی ؟ ، من هفت ماه این همه سختی کشیدم ، دوباره عمل کنم ؟ ، گفت: از همین باب زیر بار عمل جراحی مجدد نرفتم و با فیزیوتراپی و بندسازی تمرینات کاراته را شروع کردم که در این مدت سرما و فشارهایی که می آوردم زانویم را اذیت می کرد ولی آن عشقی که به کاراته داشتم موجب نادیده گرفتن این دردها می شد که بعد از گذشت یکسال از تمریناتم در مسابقات انتخابی بازیهای آسیایی ازبکستان شرکت کردم که متاسفانه در بخش انفرادی موفق نشدم اما توانستم در بخش تیمی یکی از نفرات اعزامی باشموی افزود : دو هفته مانده بود که به مسابقات اعزام شویم که برای پاسپورت یکی از بازیکنان مشکلی پیش آمد و کادر فنی تصمیم گرفت که من جایگزین وی جزء نفرات انفرادی باشم کهبه مسابقات اعزام شدیم و در من در مسابقات توانستم فینالیست شومبا کمک خدا در آن وضعیت توانستم از حریفم امتیاز بگیرمنسرین دوستی با بیان اینکه در فینال سه برابر سه با حریفم مساوی بودیم ، تشریح کرد : سی ثانیه به اتمام مسابقه مانده بود که به خاطر ضربه ای که حریفم به زانوی راستم زد ، روی زمین افتادم و ضعف خیلی شدیدی کردم و در آن لحظه چشم هایم سیاهی رفته بود و ادامه بازی با حریفم را غیر ممکن می دانستم که یک نیرویی من را از روی زمین بلند کرد و با کمک خدا در آن وضعیت توانتسم از حریفم امتیاز بگیرم و بازی بردم و توانستم اولین مدال طلای بانوان کاراته را کسب کنموی افزود: وقتی بر روی سکوی قهرمانی قرار گرفتم به تمام اتفاقاتی که برایم پیش آمد فکر می کردم، از عمل جراحی ناموفقیتم تا همه سختی هایی که کشیدم و در آن لحظه به حکمت خدا پی بردم و دیدم هیچ چیزی بی دلیل نیست و فهمیدم که خداوند هیچ وقت برای بنده اش بدی نمی خواهداولین بانوی طلای کاراته ایران بیان کرد : پایم بعد از مسابقات آسیایی اوضاع خوبی نداشت و ورم شدیدی کرده بود و می دانستم شرایط خوبی ندارم اما چون نمی خواستم دوباره زیر تیغ جراحی بروم با فیزیوتراپی و بدنسازی دوباره خودم را نگه داشتم و سه هفته بعد از مسابقات آسیایی در مسابقات لیگ جهانی ترکیه شرکت کردم و توانستم مدال برنز بگیرم و یک جورایی بی خیال آسیب دیدگیم شدم و باهاش کنار می آمدموی افزود : بعد از مسابقات لیگ جهانی ترکیه ، مسابقات کشورهای اسلامی در پیش داشتیم که از کودکی کسب موفقیت در این رقابتها از ارزوهایم بود و در انتخابی این رقابت ها انتخاب شدم که هیچکس از آسیبم خبر نداشت یعنی نمی دانستند انقدر جدی است و فقط اعضای خانواده و دوستان صمیمیم مطلع بودندای سی ال زانوی پای چپم همانند زانوی پای راستم پاره شددارنده مدال برنز مسابقات آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون با بیان اینکه تاریخ این مسابقات در خرداد ماه بود که به دلیل مشکلاتی که برای کشور میزبان پیش آمده بود تاریخ مسابقات عوض شد که من با خودم گفتم حتما یک حکمتی در تغییر تاریخ مسابقات است ، اظهار کرد : اردوی تیم ملی خیلی طولانی شده بود و یک ماه بیشتر به اعزام ما نمانده بود که سر تمرین ، زانوی چپم هم دچار پارگی ای سی ال و مینیسک داخلی شد و از ترس اینکه از لیست خطم بزنند ، نگذاشتم کسی از این اتفاق با خبر شود و فقط مربیانم در جریان بودند و گذاشتند دوره درمانم را با فیزیوتراپی و بندسازی انجام بدهمنسرین دوستی بیان کرد : با وجود اینکه قبلا ای سی ال پای راستم پاره شده بود و الان ای سی ال پای چپم پاره شد و دو تا پایم آسیب دیده بود ، اصلا ارادم از دست ندادم ، زیرا آن مدال طلایی که در ازبکستان خدا بهم داد ، باعث شد که ناشکری نکنم ، چون خدا آنجا مدال طلا را بهم داد که اصلا فکرش نمی کرد بتوانم در آن شرایط این مدال کسب کنم و دیگر هر اتفاقی که در زندگیم می افتد ، ناامید نمی شوم ، زیرا می دانم که خداوند دستم را می گیرداز این مدال خوشحال بودم چون حضورم غیر ممکن بود چه برسد بخواهم مدال بگیرموی با بیان اینکه از فیزیوتراپی در خواست کردم که یک زانوبندی بهم بدهد تا پایم را نگه دارد و بتوانم حرکت کنم ، افزود : سر تمرینات خیلی گریه می کردم چون ان جور که میخواستم نمی توانستم تمرین کنم و بیشتر به جای تمرین جسمی ، تمرین ذهنی انجام می دادم و به خدا می گفتم خدایا اگر من می توانم خوب ظاهر شوم من به این رقابتها برسان که خدا را شکر در این رقابت ها شرکت کردم و مدال برنز گرفتم که این مدال به خاطر ضعف پاهایم نبود ، درسته محدودیت خیلی داشتم و آنجور که می خواستم نمی توانستم مانور بدهم ولی سهل انگاری خودم بود که دست داور را در ثانیه های آخر باز گذاشتم که آنجا هم خدا من تنها نگذاشت و دست پر بر گرشتم و از این مدال خوشحال بودم چون حضورم غیر ممکن بود چه برسد بخواهم مدال بگیرمنایب قهرمان مسابقات لیگ جهانی ترکیه اظهار کرد : بعد از این مسابقات به خاطر طلایی که در مسابقات ازبکستان کسب کردم ، سهمیه شرکت در المپیک هنرهای رزمی داشتم و در آن مسابقات که بر ترین های دنیا بودند ، با ریسک بالا شرکت کردم که در دور اول کاملا زانوم خالی کرد و بازی دوم هم نتوانستم ادامه بدهم که تصمیم گرفتم در مسابقات آسیایی امارات شرکت نکنم تا در مسابقات آسیایی اینچئون که هر چهار سال یکبار برگزار می شود ، شرکت کنمنه ماه مانده به بازی های اینچئون دو تا زانوی آسیب دیده ام را عمل جراحی کردماولین بانوی طلای کاراته ایران با بیان اینکه یکی از آرزوهایم شرکت در بازی های اینچئون بود ، بیان کرد : نه ماه به زمان برگزاری بازی های اینچئون مانده بود که تصمیم گرفتم دو تا زانوی آسیب دیده ام را عمل جراحی کنم که خیلی از دوستان ممانعت می کردند و می گفتند : همزمان دو تا زانوت عمل نکن و می دونی که سه ماه باید روی ویلچر بشینی ؟ که می گفتم باید همه را به جان بخرم تا به بازیهای اینچئون برسم که عمل سختی بود و روزهای سختی طی کردم و چون روزهای سخت تر از این گذرانده بودم می دانستم از پس این سختی ها هم بر می آیموی افزود : من بعد از مسابقات آسیایی ازبکستان با خدا یک عهدی کرده بودم و از خدا خواستم که به من کمک کند و با همین آسیب ها بتوانم ادامه بدهم که ذره ای به حکمت خدا شک نمی کردم و زمانی هم که می خواستم دو تا پایم را عمل کنم ، به دکترم گفتم : اگر می توانم به مسابقات برسم پایم را عمل جراحی کنید وگرنه منصرف شوم که ایشان قول دادند اگر خودت بخواهی و تحمل کنی مطمئنا به مسابقات می رسیبعد از عمل دچار تب و لرز شدیدی شدم /خدا هیچ وقت برای بنده اش بد نمی خواهدنازنین دوستی در ادامه تشریح کرد :بعد از عمل جراحی که مرخص شدم ، دچار تب و لرز شدیدی شدم و بعد از دو روز که تب و لرزم قطع نشد و اسخوانهایم می خواست از درد منفجر شود مجددا در بیمارستان بستری شدم و یکسری آزمایشات ازم گرفتند که نمی توانستند تشخیص بدهند علت تب چیست؟ که دکترم گفت :اگر تا چند روز دیگر تب ادامه پیدا کند ، احتمال می دهیم از عمل جراحی باشد که اگر دلیلش این باشد باید هر چه سریعتر پایتان را عمل کنیم وی با بیان اینکه من وقتی این مطلب شنیدم ، شوکه شدم ، چون اگر ای سی ال پایم در می آوردم ، چهار ماه زمان می برد تا من مجددا بتوانم پایم را عمل کنم که این مطلب موجب می شد ، مسابقات اینچئون از دست بدهم ، ولی باز هم ناامید نشدم و به مادرم که در بیمارستان خیلی گریه می کرد دلداری می دادم و با خودم می گفتم همه این اتفاقات خواست خدا بوده و یک حکمتی در کار است وگرنه خدا هیچ وقت برای بنده اش بد نمی خواهد و توکلم فقط بر خدا بود که خدا را شکر چند روز که گذشت حالم خیلی بهتر شد و دکترم پس از معاینه از عمل منصرف و مرخص شدمسه ماه بر روی ویلچر بودم/در این مدت به یاد جانبازان دفاع مقدس افتادمنایب قهرمان لیگ جهانی ترکیه با بیان اینکه سه ماه بر روی ویلچر بودم ، اظهار کرد : روزهای وحشتناک و سختی بود و به همه چیز بر روی ویلچر فکر می کردم و فیزیوتراپی می رفتم و خیلی سخت بود و آن لحظه همه آدم هایی که باید روی ویلچر تا آخر عمر باشند جلوی چشمم می آمدند که من می دانستم خوب می شوم و زندگی عادی ام را می توانم ادامه بدهم و بر روی پایم راه بروم اما آن کسانی که تا آخر عمر باید بر روی ویلچر باشند چه حالی دارند ؟ آن جانبازانی که به خاطر وطنمان مجبور شدند تمام عمرشان را بر روی ویلچر بنشینند چقدر زندگی سختی دارند که من واقعا آن لحظه همه اشان را درک کردموی افزود : با اینکه روزهای وحشتناک و سختی بود ولی ذره ای ناامید نشدم ، خیلی ها زمانی که می گفتم ، خودم برای مسابقات اینچئون آماده می کنم بهم می خندیدند و افرادی هم می گفتند کاراته را کنار بگذار ، خواست خدا نیست ، تقدیر تو شاید در یک چیز دیگر باشد ، شاید در تحصیل باشد ، ولی من می گفتم مگر می شود خدا یک استعدادی به آدم بدهد و بعد بهش نرسم !! از طرفی فیزیوتراپم خیلی بهم روحیه می داد و می گفت تو به اینچئون می رسی و من مطمئن بودم که به این مسابقات می رسم زیرا خدا یک جاهایی دست من گرفت که فکرش نمی کردمزمانی که می خواستم از ویلچربلند شوم مثل یک بچه ی نوزاد بودمدوستی با بیان اینکه صد در صد باید می جنگیدم برای آن چیزی که می خواهم و به نظرم همه آن اتفاقاتی که در زندگیم افتاد ، یک امتحان و بیشتر به خاطر آن عهدی که با خدای خودم بسته بودم ، تشریح کرد: زمانی که می خواستم از ویلچربلند شوم مثل یک بچه ی نوزاد بودم چون همه اطرافم بودند تا راه رفتن بهم یادم بدهند زیرا مغز و پایم همخوانی نداشت و دستام می گرفتند تا زمین نخورم ، همه این روزهای گذشت تا شروع به راه رفتن کردم و تمرینات اولیه را گذراندم که در این مدت ذره ای هم از خدا گله نکردم ، چون مطمئن بودم تنهام نمی گذارد چون اگر می خواست لحظه ای که پام باز کند ان لحظه تنها می گذاشتوی افزود : زمانی که می توانستم به صورت عادی راه بروم خیلی از دوستانم درکاراته بهم می گفتند تو می خوای به اینچئون برسی ؟ نه مسابقه تدارکاتی دادی و نه در اردویی بودی اما من می گفتم من می تونم چرا در مسابقات ازبکستان پایم که آسیب دید بهم می گفتید می تونی ادامه بدی ، حالا چرا اینجوری می گید؟ خیلی دلم از آدما می شکست و من فقط با خدای خودم درد و دل می کردم و با او حرف می زدم البته چون درک این مسئله سخت بود ، من بهشون حق می دادم قهرمان مسابقات آسیایی در ادامه تشریح کرد: دوره درمانم شش ماه بود ولی من برای مسابقات اینچئون فکر کنم خیلی زودتر اقدام کردم و چون روال کارم با بزرگسالان فرق داشت و باید مثل یک آدم مبتدی ورزش می کردم به اردوی بزرگسالان نرفتم و شروع کردم زیر نظر خانم بهرامی مربی تیم ملی جوانان و نوجوانان امید تمرین کردم که این تمرینات از یک بازیکن مبتدی هم برایم سخت تر بود چون یک پاهایی داشتم که یک جورایی وصل بهم نبود و باهاش دوست نشده بودم ، ولی خدا را شکر که تنواستم سطح تمرینات بالاتر ببرم و سه ماه در اردوهای جوانان و نوجوانان امید بودملیلا بهرامی مربی تیم ملی جوانان و نوجوانان امید در این رابطه به خبرنگار تابش کوثر گفت : خانم دوستی وقتی که عمل جراحی کرد ، انگیزه بسیار زیاد و بدن بسیار ناتوانی داشت که این دو خیلی ضد و نقیض بودند که موجب می شد خیلی وقت ها عصبانی می شد ولی ایمان قوی ای داشت که این ایمان باعث شد بتواند تمریناتش را به صورت مستمر انجام دهد۵ شهید گمنام را پیش خدا واسطه قرار دادماولین بانوی طلای کاراته ایران تصریح کرد : شب انتخابی بازی های آسیایی اینچئون به مزار پنج شهید گمنام رفتم و خیلی گریه کردم و از شهدا خواستم که پیش خدا واسطه شوند و روز انتخابی که رسید ، در سالن جو خیلی سنگینی علیه من بود که خدا شاهده در این روز انرژی مثبت برایم بیشتر بود و حضور خدا را کنار خودم حس می کردم و ذره ای شک نکردم که برنده نشوم زیرا اگر قرار بود این اتفاق بیفتد به اینجا نمی رسیدم و اگر این اتفاق برایم می افتاد همه چیزم می باختم ، و شاید یک آدم افسرده ای می شدم که خدا تنهام نگذاشت و بیرون سربلند آمدم و جزء نفرات اعزامی شدم که هیچ کس باور نمی کردوی افزود : پشت سرم خیلی حرف ها زدند چون نمی توانستند این مسئله را درک کنند و به همه اشان حق می دادم و فقط یک جمله می گفتم : وجود من در این لحظه فقط می تواند یک معجزه باشد و خواست و اراده خدا بود و هر کدامتان هر چیزی که می گویید فقط دارید به خدا کفر می گویید و فقط همین یک جمله را گفتم و دیگر سکوت کردم چون دنبال یک چیز بالاتر بودم و می دانستم خدا جواب همه ی اینها را می دهدبه خدا گفتم خدایا آبروم گرو تو استدوستی درباره مسابقات اینچئون با بیان اینکه روز مسابقه بچه ها در سایتی خوانده بودند که سهمیه تیم ایران سه تا طلا بیشتر نیست ، گفت : در روزهای اول و دوم بچه ها با شایستگی هایشان سه تا مدال طلا گرفتند اما من مطمئن بودم از این مسابقات دستخالی بر نمی گردم چون اگر قرار بود دست خالی برگردم خدا من به اینجا نمی رساندوی در ادامه تصریح کرد : شب مسابقه ام رسید و خیلی استرس داشتم ، حرفهای بچه ها درباره سهمیه بندی به ذهنم خطور می کرد ، به خدا گفتم خدایا آبروم گرو تو است خیلی حرف ها پشتم زدند و خیلی از آدم ها منتظر معجزه تو هستند ، جدای از مدال حضور من در مسابقات معجزه بود ، مگر می شود یک دختر دو تا پاش همزمان عمل جراحی کند و طول درمانش باید هفت ماه باشد اما بعد از چهار ماه تمرینات شروع کند بر همین اساس این حرف های سهمیه بندی یک جورایی قبول نمی کردم و روز مسابقه خیلی دلم قرص بود ، نمی گویم رنگ مدال برایم مهم نبود اما مهمتر از همه این بود که دست خالی از مسابقات بیرون نرومناداوری صورت گرفته در بازی پای فینال نسرین دوستیملی پوش تیم ملی کاراته بانوان در ادامه تشریح کرد : بازی اول بر روی تاتامی رفتم و نماینده کره شمالی را ده بر صفر بردم و در بازی دوم از حریف اندونزی هم گذشتم ، بازی سخت و نفسگیری بود زیرا حریفم بازیکن خوبی بود و زمانی که از زمین بیرون آمدم ، دیدم دو دقیقه بهم وقت دادند تا به بازی پای فینال بروم که بازی حساسی بود و گفتند اگر نیایی بازنده اعلام میشوی ، من در این دو دقیقه هم باید استراحت می کردم و هم رنگ دستش و روپایی ام را عوض می کردم ، زمانی نداشتم و حالم خوب نبود که مربی ام دستکش و روپایی ام عوض کردوی افزود : در بازی پای فینال با نماینده قزاقستان هر دو به صورت همزمان ضربه ای زدیم که یک پرچم امتیاز برای من بالا رفت (در کاراته زمانی به بازیکن امتیاز می دهند که دو تا پرچم امتیاز برایشان بالا برود) که موجب شد مربی ام کارتش را بدهد و در خواست ویدیو چک بدهد اما داوران خودشان ویدیو چک را دیدند و در سالن پخش نکردند و اعتراض مربی ام را مردود اعلام کردند و دیگر کارتی نداشتم که بخواهم اعتراض کنم که این یعنی دست داوران برای امتیاز ندادن باز شد که من در ادامه بازی یک ضربه ای به حریف زدم که می توانست سه امتیاز داشته باشد اما کارتی نداشتم که اعتراض کنم و همچنین یکی و دو تا ضربه دیگر زدم که برایم یک پرچم بالا رفت و واقعا سیاست تقسیم مدال بود که کسی از ما به فینال نرود چون قبل از من هم آقای گنج زاده شانس مدال طلای ما بود که سر بازی پای فینال کاری کردند که ببازدستاره موسوی مربی تیم ملی کاراته بانوان درباره بازی پای فینال نسرین دوستی در گفتگو با تابش کوثر گفت: اگر خانم دوستی فرصت بیشتری برای ریکاوری داشت که دو تا بازی پشت سر هم گذرانده بود و برای بازی سوم و پای فینال فقط دو دقیقه وقت داشت که حتی فرصت آب خوردن نداشت و رفت روی تاتامی ،بازیکن قزاقستانی دو تا بازی قبل استراحت کرده بود ولی خانم دوستی دوتا بازی پشت سر هم گذرانده بود و اگر ضعف آمادگی جسمانی نبود خانم دوستی از لحاظ تکنیکی یک چیز سرامد بود که این مطلب موثر بود و دیگر اینکه داوران دستشان به نفع بازیکن قزاقستان می رفتوی با بیان اینکه در روز اول با حضور ناظر جهانی کاراته مسابقات بدون هیچ گونه شک و شبهه ای در روال خودش جلو رفت و همانطور که دیدید نمایندگان ما موفق به مدال طلا شدند، اظهار کرد : از روز دوم ورق برگشت ،چون ناظر جهانی سالن ترک کرده بود و داوران خیلی راحت کارهایی کردند که منجرب به تقسیم مدال شود که این سیاست تقسیم مدال در دوره قبل هم بوده است من شاهد بودم که سه تا قهرمان جهان بانوان ژاپن فینالیست نشدندموسوی در ادامه تشریح کرد : من هیچ وقت ندیدم که کویت در مسابقات آسیایی عنوان داشته باشد اما اینجا می آیند کویت رو به روی ژاپنی که خیلی صاحب نام است در فینال برنده حساب می کنند و بهش مدال طلا می دهند ، من اصلا زحمات عزیزان ما در روز اول را زیر سوال نمی برم درباره آنها قضاوت صحیح است اما شایستگی تیم ملی ایران خیلی بیشتر از سه مدال طلا بود تشکر از رهبری که مثل کوه پشت سر ما ایستادندنسرین دوستی با بیان اینکه ما وقتی در زمین برای مبارزه می رویم برای به اهتزاز در آمدن پرچم کشورمان است ، گفت : من حاضرم در میدان مسابقه جانم را بدهم ولی پرچم کشورم به اهتزاز در بیاید و من دوست دارم این جریان زندگیم را رهبر معظم انقلاب مطلع شوند و از ایشان ممنون هستم که مثل کوهی پشت سر ما ایستادند تا مابتوانیم محکم و با اعتقاد در میادین بین المللی ظاهر شویمحجاب محدودیت نیستاولین بانوی طلای کاراته ایران با بیان اینکه اصلا حجاب محدودیت نیست ، گفت : حجاب مشکل و مانعی برای ما در مسابقات نبود و یک جورایی حجاب نشان دهنده غیرت ایرانی و ایرانی بودن ماست ، ایران باعث شد که کشور های مسلمان با حجاب شرکت کنند زیرا آنها جلوی تاتامی کشف حجاب می کردند و بعد مسابقه می دادند اما ایران خیلی اسرار و مقاومت کرد و در مسابقات بدون حجاب شرکت نمی کرد تا اینکه آنها قبول کردند و ایران یک کلاه طراحی کرد و که کشور های اسلامی از پوشش این کلاه استفاده می کنند