به گزارش جهان به نقل از جام جم، پژمان منتظری از معدود فوتبالیستهای لیگ برتری محسوب میشود که پس از تسویهحساب کامل با باشگاه متبوعش، جدا شده و به یک تیم خارجی پیوسته است. به گفته مدیرعامل باشگاه استقلال، منتظری یک دستگاه آپارتمان به ارزش ۲۳۰ میلیون تومان بابت آخرین قسط قراردادش دریافت کرده و به این ترتیب ریالی از این باشگاه طلب ندارد. ادعای علی فتحاللهزاده بیشتر اهالی فوتبال را به سالهای نهچندان دور میبرد؛ آن زمان که پول چندانی در فوتبال یافت نمیشد و عدهای از مدیران و مربیان قدیمی برای صید کردن بازیکنان دانه درشت، در خانه سبز را به آنها نشان میدادند و با در دست داشتن سند ماشین، یک قطعه زمین و حتی یک موتورسیکلت وارد معرکه خرید بازیکن میشدند.معجزه نمایشگاه سلطانابتدای دهه ۶۰ و به موازات تزریق پول به فوتبال و معنا و مفهوم پیدا کردن دستمزد و قرارداد در فوتبال ایران بود که رقابت بر سر جلب رضایت بازیکنان شاخص و ملی آغاز شد و عدهای برای کشاندن این دسته از بازیکنان به پای میز مذاکرات پنهانی به ترفندهای عجیب و نامتعارفی که اساسا با اصول حرفهای متناقض بود، متوسل شدند.در همان سالها بود که مدیران تیم نوظهور کشاورز برای جذب بازیکنان دانه درشت وعده پرداخت شش میلیون تومان پول نقد بهعنوان دستمزد و یک دستگاه موتورسیکلت و یک قطعه زمین بهعنوان دستخوش را مطرح کردند و با همین ترفند فوجی از فوتبالیستهای مطرح آن برهه مثل مجید نامجو مطلق، جواد زرینچه و سیروس قایقران را از چنگ دو تیم بزرگ پایتخت درآوردند. پولی که باشگاه کشاورز به فوتبالیستهای شاخص دهه ۶۰ پرداخت، فصل تازهای را در فوتبال پرهیاهوی ایران گشود و مدیران و مربیانی را که به نوعی مدیر هم محسوب میشدند به تکاپو انداخت.وقتی رقابت بر سر جذب بازیکن اوج گرفت پدیدهای به نام علی پروین هم آرامآرام ظهور کرد و او با متوسل شدن به جیب پر پول سرمایهدارهایی که معمولا اطراف پرسپولیس پرسه میزدند، پیراهن سرخ پرسپولیس را بر تن شماری از فوتبالیستهای شاخص آن دوره کرد. مثلا مجید نامجومطلق که برای رسیدن به محل تمرین پرسپولیس باید مسیر طولانی و صعبالعبوری را گز میکرد، قرار بود در ازای دریافت یک دستگاه موتورسیکلت قرمزپوش شود، اما به واسطه یکسری وقوع اتفاقات عجیب، عاقبت به تیم رقیب پیوست.نامجومطلق درباره شرایط پیوستنش به پرسپولیس میگوید: «سال ۶۴ بود که آقای پروین فرستاد دنبالم تا بروم نمایشگاه اتومبیلش در عارف. رفتم پیش آقای پروین. راستش اینقدر سنم کم بود که رویم نشد تنهایی به ملاقات علیآقا بروم و با یکی از دوستانم رفتم. وقتی هم رفتیم ایشان خیلی از من تعریف کرد و قرار شد بروم سر تمرین. یک هفته هم با پرسپولیس تمرین کردم. آن موقع محصل بودم و پرسپولیس در داوودیه تمرین میکرد. تمرین ساعت ۳ شروع میشد و من تازه ۲.۵ از مدرسه میآمدم. ایشان قرار شد مشکلم را حل کند که در این گیر و دار یکی از طرفداران تیم آمد و ۳۵ هزار تومان به من پول داد تا یک موتور بخرم و مشکلم حل شود. یک هفته از تمرین گذشته بود که آقای پروین مرا صدا کرد و گفت تو از آقای بابایی پول گرفتی؟ آقای بابایی یکی از طرفداران قدیمی تیم بود که به بچهها کمک هم میکرد. علی آقا گفت قرار بود این پول از طریق من به شما داده بشود. اگر او این پول را میداد دیگر دلخوری هم پیش نمیآمد. من هم از این اتفاق یک مقدار ناراحت شدم و پول را پس دادم. بعد هم که ماجرای رفتنم به پرسپولیس منتفی شد.»چند سال قبل نیز پای محمد پنجعلی به نمایشگاه ماشین سلطان باز شده بود و او در ازای دریافت سند یک دستگاه بیامو ۲۰۰۲ صاحب پیراهن شماره ۵ معروف میشود و چند سال بعد همین ماشین فکسنی را به نصف قیمت میفروشد! نمونههایی از این دست در دوران حضور علی پروین در راس کادر فنی پرسپولیس به وفور یافت میشود.معامله دو سر سوداکنون سه دهه از روزگاری که فوتبالیستها به جای دستمزد، سند ماشین و موتور و زمین دریافت میکردند سپری شده، اما هنوز هم عدهای از مدیران باشگاهها برای تسویهحساب با فوتبالیستها و مربیان به چنین روشهای عجیب و در عین حال نامتعارفی پناه میبرند و عجیب اینکه مدیران دو باشگاه بزرگ پایتخت از این حیث باهم رقابت میکنند.اگر تا سالهای قبل فوتبالیستها با یک دستگاه موتورسیکلت یا یک قطعه زمین در مناطق دورافتاده تطمیع میشدند، اکنون با تزریق پولهای بیحساب و کتاب دولتی به باشگاههای لیگ برتر، سطح انتظار فوتبالیستهای امروزی هم بالا رفته و عدهای از مدیران گشادهدست لیگ برتری با اهدای دستخوشهای چند صد میلیون تومانی بازیکنان دانه درشت را صید میکنند. چه آنکه محمد رویانیان با جلوس روی صندلی مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس از روش نوین امضای قرارداد با فوتبالیستهای گرانقیمت رونمایی کرد و با پیوست کردن سند ماشینهای چند صد میلیونی به قرارداد بازیکنانی مثل کریم انصاریفرد، محمد نوری، محمد قاضی و چند بازیکن شاخص دیگر، آنها را برای پیوستن به پرسپولیس وسوسه کرد.چند صباحی بعد هم مدیرعامل باشگاه استقلال برای عقب نماندن از قافله یک دستگاه ماشین لکسوز برای تسویه حساب با امیرحسین صادقی به این بازیکن پیشکش کرد و حالا هم صحبت از پرداخت سند آپارتمان بابت تسویه حساب مالی با پژمان منتظری به میان آمده است. این رویه برای مدیران باشگاهها یک معامله دو سر سود است، زیرا هم طلب بازیکن را میپردازند، هم اندکی از سود حاصل از فروش اتومبیل منتفع میشوند. بازیکنانی که در لیگ دوازدهم در ازای دریافت ماشینهای گرانقیمت به پرسپولیس پیوستند، به شکل عجیبی از بالا رفتن نرخ ارز و رشد تصاعدی قیمت ماشین منتفع شدند و البته به تجارت پرسود مدیریت باشگاه هم خدشهای وارد نشد!تبلیغات ما و دیگرانعدهای از مدیران گشادهدست لیگ برتری در حالی برای امضای قرارداد یا تسویهحساب مالی با فوتبالیستها به روشهای منسوخ شده چند دهه قبل متوسل میشوند که اهدای ماشین به فوتبالیستها در بیشتر کشورهای صاحب فوتبال جنبه نمادین و تبلیغاتی دارد. مثلا در ایتالیا کمپانی خودروسازی که سالها حامی مالی باشگاه میلان بود (OPEL) بهطور رایگان یکی از محصولات خود را به بازیکنان محبوب این تیم اهدا میکرد و از این روش برای تبلیغات محصولات لوکس و گرانقیمت خود بهره میبرد. در آلمان مرسدس بنز، غول خودروسازی دنیا هم با اهدای خودرو به بازیکنان بایرن مونیخ محصولات خود را تبلیغ میکرد.این رویه اما در فوتبال ایران سیکل معیوبی را طی میکند و بازیکنان در ازای دریافت خودروهای لوکس فقط بخشی از قراردادشان را دریافت میکنند و این ماجرا نه برای آنها، بلکه برای مدیران باشگاهها منفعت مالی در پی دارد.بعضی از مدیرانی که با استفاده از رانتهای دولتی در واردات خودرو دستی بر آتش دارند در دورههای خاصی از این امکان برای جذب بازیکن استفاده میکنند و عجیب اینکه فوتبالیست جماعت هم که عمدتا ماشین باز هستند و علاقه وافری به خودروهای لوکس و گرانقیمت دارند، بدشان نمیآید با دریافت یکی از آنها سوار مرکب شهرت شوند. چه آنکه فوتبالیستهای مطرح امروزی نه با موتورسیکلت که با ماشینهای چند صد میلیونی شناخته میشوند و این تنها وجه تمایز آنها با فوتبالیستهای قدیمی است. |
↧
نگاهی به قراردادهای عجیب فوتبالیستها
↧